این روزها صدای آمریکا و شبکه سخن پراکن بیبیسی در اقدامی مشترک به تبلیغ الگوی ترکیه برای جهان اسلام پرداخته و به گونهای چشمگیر، به تعریف و تمجید از اردوغان روی آوردهاند؛ بهگونهای که از ورود وی به لیبی بهعنوان ورود یکی از رهبران اسلامی یاد میکنند! رهبر اسلامی! که انقلابیون مصر را به تشکیل دولتی لائیک! فرا میخواند.
صدای آمریکا و شبکه بیبیسی در کنار این الگوسازی، به تخریب الگو و چهره «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» میپردازند. صدای آمریکا در موضعگیری بیسابقه درباره جبهه پایداری گفت: «جبهه پایداری بهجای روحانیت سنتی و بازار، به سپاه و بسیج و بدنه دستگاههای امنیتی تکیه دارد.»
اینکه صدای آمریکا از کی و به چه دلیل دلسوز روحانیت سنتی و بازار شده است، بماند، اما اینکه بیبیسی پس از مرتبط ساختن جبهه پایداری به دستگاه امنیتی از سوی صدای آمریکا به میدان میآید و توسط مجری خودش، قاضیزاده، میگوید: «اتحادی بین جریان فتنه و جریان انحرافی که وزیر اطلاعات مدعی آن است وجود ندارد.» نشان از هماهنگی و تقسیم کار بین این دو بنگاه سخن پراکن دارد؛ زیرا همه به خوبی میدانند که در بین اصولگرایان، تنها جبهه پایداری است که از ائتلاف این دو جریان سخن به میان میآورد و نقد شعارها و عملکردهای این دو را توأمان در برنامه کاری خود داشته و دارد.
اینکه چرا درست پس از 8 ماه فتنه، دو شبکه آمریکا و انگلیس که به کمک فتنهگران آمدند، امروز نیز به عرصه تضعیف «جبهه پایداری» وارد شدهاند، نشان از مواضع و شعارهای جبههای دارد که آمریکاییها و انگلیسیها را نگران کرده است.
ایجاد تردید و تشکیک در بین مردم در حرکت جبهه پایداری، آن هم با عنوان فاصله گرفتن از روحانیت سنتی و بازار، از سوی آمریکا و تطهیر ائتلاف جریان انحرافی و جریان فتنه از سوی انگلیس، در حقیقت ترس این دو را از حاکم شدن گفتمان جبهه پایداری در بین اصولگرایان نشان میدهد؛ گفتمانی که با نهادینه شدن آن در بین اصولگرایان، راه برای ورود نامحرمان و نااهلان در پوشش اصولگرایی به بدنه نظام بسته میشود.
از یاد نبریم که غرب بهخوبی توانست در طی دو دوره موسوم به سازندگی و اصلاحات، عناصر خود را وارد بدنه نظام کند؛ حرکتی که نخست با تغییر شعارها و سپس تغییر ذائقهها آغاز کرد و به فرجام رساند؛ تا جایی که رهبری انقلاب در دیدار با هیأت دولت کنونی در چهار ساله اول به صراحت از ورود سکولارها در بدنه نظام در دورههای قبلی یاد کردند و آن را حرکتی بس خطرناک برای نظام نامیدند. امروز همان غرب در حرکت بسیار مشکوک و حاشیهساز جریان انحرافی، زمینه را برای تغییر در شعارها و اهداف و ذائقههای اصولگرایان تحت عناوین مقدس آغاز کرده است که متأسفانه گاه در تحلیل برخی از خواص در حرکت برخی اصولگرایان حتی مرزبندیهای اصولی امام راحل(ره) و رهبری معظم انقلاب در شعارها و رفتارها نادیده گرفته میشود.
تعریف آیت ا... مصباح از اصولگرایی و شکلگیری جبهه پایداری بهعنوان پاسداری از گفتمان اصولی امام و رهبری و شفاف بودن مواضع هر اصولگرایی در مقابل عناصر فتنهگر و منحرفان از دین و انقلاب، کار را برای افرادی که درصدد بوده و هستند تا با بزرگنمایی برخی فروع و کوچک شمردن پارهای اصول، اصولگرایی انتخابات آینده را به حیاط خلوت همسفرههای جریان فتنه و جریان انحرافی مبدل کنند، دشوار ساخته است.
بیانات بسیار مهم رهبر انقلاب در چند ماهه اخیر، چه در توصیه به فاصله گرفتن نمایندگان مجلس از صاحبان ثروت و چه به مسؤولان و سیاسیون در رعایت تقوای جمعی و اشاره معظمله به سرنوشت جریان چپ که با کنار نهادن تقوای جمعی زمینه را برای نفوذ عناصر غیر اسلامی و غیر انقلابی مهیا ساخت، در حقیقت زنگ هشداری برای اصولگرایان است که در صورت حاکم شدن نگرش معاملاتی و بینش معاملاتی و عدم رعایت تقوای جمعی، آنان نیز به سرنوشت جریان چپ و به تبع آن فاصله گرفتن از مردم مبتلا خواهند شد.
بیشک، موضعگیری جبهه پایداری در برابر جریان فتنه و جریان انحرافی و اعلام عدم اعتماد به برخی از خواص مردود، همان رعایت تقوای جمعی است که این امر خوشایند بیبیسی و صدای آمریکا نیست؛ چرا که با این خط کشی، دشمن هرگز نخواهد توانست به اهداف خود چون دلسرد کردن مردم متعبد و ولایتمدار از اصولگرایان و نفوذ در بدنه آنان دست یابد.
تاریخ نشان میدهد که هرچه انقلاب به پیش میرود، سخنان امام و رهبری بیشتر نور افشانی میکنند. تعبیر پرکردن خلاء شهید مطهری به دست آیت ا... مصباح، از سوی رهبری معظم انقلاب آنجا خود را مینماید که بدانیم شهید مطهری هم مبارزه با رخنه فرصتطلبان در ادامه نهضت را یک اصل به شمار میآوردند و میگویند: «به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصتطلبان علیرغم تظاهرات فریبندهشان یکی از شرایط اصلی ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است.» (نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، ص96)
( پرتوشماره595حسن ابراهیم زاده)